سلام
تا ساعاتی دیگر از بخش اول پست تحلیلی نقاشی ها رونمایی میشه
جهت بازدید اقدام به تهیه بلیط از طریق همین وبلاگ نمایید
-عزت بدو ماشین رو آتیش کن
-کامی با بنز بریم؟
-نه بابا بنز چیه وانت رو بردار پشتش جا داشته باشه
کلی آدم میخوایم سوار کنیم
دیشب خیلی خسته و کوفته(از نوع غیر خوراکیش) از سر کار برگشتم
آخه یه کامیون آجر رو خالی کرده بودم تازه 200تا کیسه
سیمان هم برده بودم طبقه چهارم
خودم رو آماده کرده بودم واسه یه استراحت درست و حسابی
کم مونده بود لباسهام رو تو راه پله ها دربیارم.
به محض باز شدن درب منزل به رسم همیشه لبخندی روی
لبانم نشست که همین کار داد دستم
داستان روباه و کلاغ و اون مثل لعنت بر دهانی
که بی موقع باز شود رو حتما شنیدید
این لبخند ما هم از اون نوع باز شدن بدموقع دهان بود
تا حالا به تقدیر فکر کردید؟
بعضی وقتها اتفاقاتی میفته که اصلا در مخیله ات نمیگنجد
چند سالی بود که از جلوی ترمینال جنوب رد نشده بودم
دیروز یه دفعه خودم رو اونجا دیدم و یاد یک خاطره برام تازه شد
آخرین باری که اونجا بودم سال 81 بود
اجازه بدید از یکم قبل تر شروع کنم
ادامه مطلب ...
اول از همه یه تشکر درست و درمون میکنم از کیا
واقعا ممنون میدونم چقدر سخت بود
ولی دیشب من کلی خندیدم و لذت بردم
باورتون میشه دیشب هم تو خواب داشتم حدس میزدم
با اجازه دوستان من یه شوخی کوچولو با بعضی از دوستان کردم
چون نمیدونستم عکسها کی به کیه نمیشد از خودتون اجازه بگیرم
کیا جان گفت ماشاا... بچه ها همه با جنبه اند عیب نداره
منم سعی کردم به کسی بی احترامی نشه
عکس خودمم هست و به اصطلاح خودمم سوژه کردم
اگه کسی ناراحت شد همینجا ازش عذرخواهی میکنم
مرا ببخشایید و بیامرزید
ادامه مطلب ...