تنبون برقی



پیش نوشت:امروز روز مهمیه تو زندگیم شاید بتونم بگم مهمترین روز زندگیم

امروز دقیقا 10 سال یا به عبارتی 3650 روز یا به عبارتی 87600 ساعت یا به عبارتی 5256000 دقیقه و به عیارتی 315360000 ثانیه از اولین روزی که با هلیا بانو صحبت کردم میگذره.

هر ثانیه ای که گذشته نسبت به ثانیه قبل از انتخابم راضی تر بودم.هلیا ممنون که هستی

ایشاا... این عشق قسمت همه بشه



خونه دار و بچه دار

آی پیر و جوون

آی زن و مرد

آی شلوار دار و بی شلوار

بدو بیا اینور بازار


اول لینک



خب حتما میگید خوندیم حالا که چی؟

راستش من با سازنده این زیرشلوار رفیقم.این شلوار یه سری خصوصیات دیگه همه داره که

به دلایلی مختلف اینجا ذکر نشده.گفتم حالا که ما با هم رفیقیم بد نیست به شما هم بگم


این شما و این هم زیرشلوار برقی




-یکی از محاسن این زیرشلوار ایجاد اشتغال و کسب درآمد برای صاحبشه

شما میتونید ریسه به خودتون ببندید و و در مراسم عزا و عروسی به کمک

دو تیکه طناب خودتون رو از سر کوچه آویزون کنید.اگه ریسه خوشگلی بشید من قول میدم

حداقل ماهی 10 روز رو سر کار باشید


-شما میتونید به سازنده سفارش بدید تعدادی سوراخ شبیه پریز توی شلوارتون

تعبیه کنه تا ملت چیزاشون رو که نیاز به شارژ داره با اونا شارژ کنن.

فقط باید تبدیل 2 سوراخ به 3 سوراخ و برعکس رو هم داشته باشید تا

عزیزان خارجی هم بتونن از شما استفاده کنن


-با این زیرشلواری دیگه نگران قطع برق نباشید.با این شلوار شما یه ژنراتور هستید

مثلا تصور کنید خونه تون مهمون دارید سر شام برق میره

شما میرید دراز میکشید توی سفره و مردم از غذاهای تدارک دیده شده

توسط شما نهایت بهره رو میبرن


اینکه شما به دمر بخوابید یا طاق باز بستگی به سلیقه مهمانان داره و

اینکه اونا چقدر به نور نیاز دارند و احیانا جنسیتشون چی باشه


-یکی دیگه از مزایای این شلوارها سهیم شدن در امر خیره

قدیما همسایه ها میرفتن دم خونه همدیگه واسه قرض گرفتن نون و گوجه و ...

ولی امروزه باید برن بگن:ببخشیدا ما این زیرشلواریمون شارژش تموم شده

امشب هم مراسم بله برون دخترمه اگه لطف کنید شلوارتون رو بدید ما

به رقص نورش احتیاج داریم.ایشاا... شلوارمون رو بدیم جبران کنیم


-همین امروز تو خبرا شنیدم که دانشمندان وطنی دارن روی ساخت غزال 3 کار میکنن

این غزال همون ماشین برقیه

قطعا چند وقت دیگه اینا نیاز به پمپ برق دارن

شما میتونی  با این شلوارا بشی پمپ برق سیار

این پمپ برق شرایط و ویژگیهایی داره که من از گفتنشون معذورم

ولی راه رو براتون باز میزارم تا حدس بزنید


-این شلوار براساس حرکت شارژ میشه

پس سعی کنید تا میتونید به خودتون تکون بدید

و انرژی جنبشی رو به انرژی الکتریکی تبدیل کنید

حرکت هم فرق نمیکنه افقی باشه یا عمودی

البته بعضیا در روزهای اخیر به این نتیجه رسیدن که انرژی جنبشی باید به

چیز دیگه ای تبدیل بشه ولی شما به حرفشون گوش ندید

از من گفتن بود حالا میخوای گوش کن میخوای...


-فکرش رو بکنید تا چند وقت دیگه محصولات جدید به بازار میاد:


کت دیزلی، شورت خورشیدی ، ... بنزینی


-البت این اختراع معایبی هم داره

حتما میدونید که آب و برق رابطه شون مثل کارد و پنیره

پس مراقب باشید که لباستون خیس نشه و

احیانا گلاب به روتون نصفه شب کار دست خودتون ندید

چون در این صورت دور از جونتون شب رو باید در سردخونه بگذرونید و

فردا صبحش هم همنشین کرم ها باشید

فکر کنم لازم نباشه بگم که این زیرشلواری برای بچه ها مناسب نیست ولی گفتم

خب اگه فکر میکنی گفتنش لازم نبود خط بالا رو نخون



-بالا و پایین رفتن این شلوار بسته به داشتن شارژه

حالا فکر کن شما شماره یک یا دو داری

در همین لحظه هم شارژ تموم بشه

اونوقته که از ته دل میگی .....م تو این تکنولوژی

یا مثلا وقتیکه...

من موندم واسه چی منتظرید همه چی رو من بگم؟

خب یکم هم قوه تخیل خودتون رو بکار بندازید و نقطه چین رو پر کنید


-اگه تو خیابون بودی و شارژش تموم شد و پمپ برق هم نبود اصلا هول نشید

حتما شنیدید که ماشینی که باطریش ضعیفه  باطری به باطری میکنن تا روشن بشه

شما هم میتونید شلوار به شلوار کنید و بعد از شارژ ازش لذت ببرید اگه یکم

زرنگ باشید میتونید در حین شارژ هم لذت ببرید


-تصور کنید یه روزی تو خونه نشستید زنگ خونه رو میزنن

آیفن رو که برمیداری یه نفر میگه از اداره برق اومده

میگه قبضتون رو پرداخت نکردید و اومده برقتون رو قطع کنه

شما میمونی و یه شلوار که حتی نمیتونی درش بیاری چه برسه به اون


-خواهران و برادران گرامی قبل از ابراز محبت به همدیگه توجه داشته باشن که

یا شلوار رو زود در بیارن(و البته یکی دیگه جایگزینش کنن) و یا اینکه از برق بکشنش

که البته با توجه به شارژی که توش داره بازم خطرناکه

پس بهترین راه برای حفظ نسلمون همون بی شلوار بودنه اونم از نوع برقیش


-حتما شنیدید که وقتی از جوونا میپرسن واسه چی عاشق طرف شدی

میگه:برق نگاهش منو گرفت

اگه از این به بعد یکی از کنار اون یکی رد شد و یه  دفعه دیدی به خودش لرزید

فکر نکن برق نگاهش گرفتتش،حتما برق شلوارش اون گرفته



خداییش اگه مشتری باشید و بخواهید بخریدش همین توضیحات کفایت میکنه

و اگه یه چیزی در وجودتون وول میخوره و میخواهید من مطالبی رو بیان کنم که شرمنده

فقط اگه خریدید پورسانت بنده فراموش نشه


















نظرات 36 + ارسال نظر
بابک اسحاقی چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:18 ب.ظ

یادش به خیر کورش قدیما چقدر از سوراخای پریز تنبون برقیت استفاده می کردیم
تو خیلی با معرفت بودی
اصلا همه بچه محل ها از پریز تنبون برقی تو استفاده می کردن
معروف بودی به (کورش به همه (برق) بده )
یادش به خیر
یه شب بیا با هم به یاد قدیما شلوار به شلوار کنیم
هرررررررررررررررررررررر

بابک حیف یعنی حییییییییییییییییییییف
حیف که اینجا نمیتونم جواب بدم وایستا دم در تا بهت بگم
اینجا فقط به همین اکتفا میکنم و میگم که ای تو روحت

آوا چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:16 ب.ظ

سالگرد آشناییتون مبارک باشه
و این عشق تاابدپایدارانشاله
و در رابطه با تفسیر زیر
شلواریه خییییییییییییییلی
با حال بود.....آورین آورین
خوشمان آمد.هرررر
یاحق...

ممنووووووون
ممنووووون
ممنووون
ممنوون
ممنون
ممنو
ممن
مم
م

فاطمه شمیم یار چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:01 ب.ظ

سلاممم کوروش خان
به قول گفتنیا...قدرت خدا علم چقدر پیشرفت کرده..
میگم آفرین کوروش جوان..من فک کنم نمره علومت خوب بوده تو مدرسه..این مبحث تبدیل انرژیا رو میگم..خوب بلد بودی ها..کلا حاشیه پردازی و توجه به نکات ریز علمی..ایمنی..بهداشتی ..عاطفی..هم بسیار عالی و در خور توجه بود البت به سبب بچه درس خوان بودنتان ..آن چند قلم نزدیک شدن به امور +25 و اینا هم قابل اغماضه

سلام خانوم معلم
منکه به چیزی نزدیک نشدم؟
اصلا مگه آدم بالای 25 سال هم داریم؟

عارفه چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:01 ب.ظ http://inrozha.blogsky.com/

با ماشین حساب نشستین اینا رو حساب کردین دیگه؟
مبارک هم شما و هم هلیا بانوی نازنین باشه.

نه بابا از حفظ بلد بودم آخه روزی 10 بار باید به بانو آمارش رو بدم
میگم ادامه مطلب هم داشتا

کاغذکاهی(نازگل) چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:07 ب.ظ http://kooche2.blogfa.com

سلام
امیدوارم روزی برسه که یه دونه صفر جلوی همه ی این اعداد بذاری و یه جایی بنویسی که همه ی عمرت رو با هلیا بانو گذروندی و هر روز خوشحال تر از دیروز ....
شایدم مغز بادوم ها یا مغز بادوم های مغزبادوم هات !! بیان بنویسن ...
در مورد پست هم نصفش رو خوندم اما راستش نمیدونم چرا دلم نمیخواست واسه این موضوع بخندم ...برای همین دیگه تا ته نرفتم ...
یعنی وقتی فک میکنم به این موضوع که کانسپت تولید همچین چیزی چی بوده غصه دار میشم خب

سلام
ممنون از لطفت همه اینایی که گفتی واسه خودت هم ایشاا... باشه
ما همون مغز بادوممون رو ببینیم کلی هنر کردیم
میگم یکم سطح پایین صحبت کن بفهمم چی میگی
کانسپت اونوقت چیه؟؟!!!

تیراژه چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:00 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

عشقتان همیشه جاری..با هم بودنتان هر روز و هر ثانیه اش تبریک..

جناب تمدن ..از اون قسمت طاقباز و دمر که بگذریم میگما با این ذهن سرشار و تحلیلهای ابدار چطور شده که شما تا الان مخترعی..کاشفی..چیزی نشدی برادر!
البته "برادر" را من باب روحیه بخشی عرض کردم وگرنه در نظر من هنوز همان آقای جاافتاده ی 50 ساله تشریف دارید!

ممنوووووون
میگم این ابدار چیه؟فحش که نیست؟
مشکل دنیا اینه که قدر بزرگان رو وقتی نیستن میدونن داستان منم همینه
چی میگی مادر جان؟من 100 بار بهت گفتم یا عینک بزن یا از لنز استفاده کن تا بتونی از زیبایی های اطرافت لذت ببری

کیانا چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:32 ب.ظ

خب من الان چی بگم به شما؟؟؟!!!!
اصن اون کامنت اولو خوندم هرچی میخاستم بگم از ذهنم پرید دیگه
خدا بگم چیکارتون نکنه شما و ایضا بابک خانو

ابتدا سلام عرض کن
تو پست رو ول کردی رفتی کامنت میخونی؟اونم کامنت یه شخص معلوم الحالی مثل بابک رو؟
خداییش به ذهن تو چیزی هم میرسه؟پیچوندی دیگه
راستی یه دونه م اون آخر کامنتت جا انداختی

عارفه چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:10 ب.ظ http://inrozha.blogsky.com/

بهله ادامه مطلبم داشت ولی من کلا قسمت رمانیتک قضیه رو خوشم اومد دیگه نرفتم ادامه مطلب

از این به بعد یادم باشه بخش رمانتیک رو بزارم آخر پست
والا با این پست خوندنشون

عاطی چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:37 ب.ظ http://www-blogfa.blogsky.com/


سالگرد عشقتون مباااااااارک ک ک


:)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))

خیلی ی ی ی ی ی ی عالی ی ی ی ی بوووووووود د

:))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))

ممنوووووووون
لطف دارید شما

صالی چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:42 ب.ظ http://afsonkhanomi.blogfa.com

خداروشکر که اختراع شد
خیالم راحت شد که یه وقت مریض شم و زمین گیر شم ا اختراع این عزیزان می یاد کمکمون
بندگان خدا قابلیت های دیگه ی اختراعشون رو نمی دونن.

ایشاا... که هیچ وقت بهش احتیاج پبدا نکنی و همیشه تنت سلامت باشه
بالاخره اونا ذهنشون محدوده دیگه

پونه چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:59 ب.ظ http://jojobijor.blogsky.com

کورش خان بابت زحمتی که کشیدی ممنون اما خب نخوندم پستت رو
فقط میدونم در مورد زیر شلواری حرفیدی

پونه بانو ممنون که کامنت گذاشتی اما منکه کامنتت رو نخوندم تا جواب بدم

yasna چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:11 ب.ظ http://delkok.blogfa.com

سلام
آقا کوروش بیشتر خود پست اون تیتر با باحالشو دوست داشتم... تنبون برقی...
بعد یه سوالی شما با بابک گشتی اینجوری شدی ؟ یا بابک با شما گشتی اینطوری شده؟
ولی خدایی در راستای ایجاد اشتغال تنبون این بابک بیچاره بی تنبون هم ببر سرکار با اون تنبون گلی من گولی برقیت

سلام
اگه میدونستم اینقدر فک نمیزدم و فقط همون تیتر رو مینوشتم
کاش میگفتی ما چجوریم تا بتونم جواب سوالتون رو شفاف بدم
بابک با همون بی تنبونیش کلی شغل داره

مریم انصاری چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:47 ب.ظ

تبریک میگم آقای تمدن

خیلی ممنون بانو
مزین فرمودید بانو

سایلنت پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:18 ق.ظ http://no-aros.blogfa.com/

فکر کنم یه دونه باید واسه مموتی سفارش بدم!!!

فکر کنم من رو اشتباهی گرفتی اینجا پارتی بازی نداریم.هر کی میخواد باید سفارش بده و تو نوبت بمونه

وانیا پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 ق.ظ

به به کوروش برقی
هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش(وگرنه اگه تنبون برقیت دوتا بشه هلیا بانو بابا نفتیت میکنه؟)پس هی اینو تکرار کن

به به وانیا غیبی
خییییییییییییییلی توپ بود دمت گرم

دل آرام پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:15 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

تبریکات فراوان از همین راه دور تقدیم به شما و هلیای نازنینم
والا توی خبر فقط مورد مصرف رو برای بیماران بی نوا ذکر کرده بود ولی ماشاالله هزار ماشالله شما تا مرحله پورسانت گیری هم پیش رفتی کوروش خان
همه یک طرف ، اون زمان نامناسب اتمام شارژ در موراد اضطراری هم یک طرف

خیلی خیلی ممنون از لطفتون
بالاخره باید از آب گل آلود ماهی گرفت دیگه
ما تمام تلاشمون رو میکنیم تا این ایراد هم برطرف بشه

سارا یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:02 ق.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

سلااااااااااااام
ببشقین ما دیر رسیدیم واسه تبریک و روبوسیو این حرفا
سالگردتون موبارک ایشالا 120ساااااال همیجوری عشقولانه باشین با هم
از این تنبون برقیا چه باحالن پخش کنین تو ملت

سلاااااااااااااااااااام
ممنون شما لطف دارید اصلا هم دیر نشده.
اینا وقتی به درد میخورد که برق یارانه ای بود نه حالا البته میشه از سر تیر برق گرفت میدونی بهش چی میگن که؟؟؟؟

افروز یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:03 ق.ظ

اول بگم تبریک میگم این همه خوشبختی رو بعد از این همه سال چقدر خوب که آدم هر روز بیشتر به این نتیجه برسه که انتخابش درست بوده این خود خود خوشبختیه
در مورد شلوار برقی هم با توجه به توصیفهایی که شما فرمودین برای ما که معایبش بیشتر از مزایاشه پس بیخیال میشیم

ممنون از تبریکتون خیییییییییییلی
ای بابا حالا یه تن میزدید شاید پسند میشد

افروز یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:05 ق.ظ

میگم کت دیزلی را میشه یه کاریش کرد ولی بقیه موارد تو این مملکت جواب نمیده

اتفاقا تو این مملکت همه چی جواب میده

ژولیت یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:39 ب.ظ http://migrenism.blogsky.com

جناب همزاد اول از همه کلی تبریک به خاطر اون ثانیه های خوشمزه!
دوم اینکه تبلیغ تنبون برقیتون ما رو گرفت! اگه یکی از اون ولتاژ بالاهاش دارین بنده با قیمت دلار روز خریدارم! اگه شورت خورشیدی هم اومد به بازار لطفا سریع اطلاع رسانی کنین. مدیونین:دی
هنوزم از این طومارا می نویسیا! عامو نمی گی از حوصله ی شیرازی جماعت به دره؟!
ولی من خوندمش:دی

سارا دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:23 ق.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

بهلهههههههههههههه

روزگارمو دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:46 ق.ظ

سلام آقا
خوش بگذره تک تک ثانیه های آشناییتون .
آقا کار ملت از تنبون برقی هم گذشته .اون دوستی هم که سفارش تنبون سی مموتی داد بگید بدون تنبون هم حساب ملت رسیده وای به اینکه تنبون داشته باشه اون هم از نوع برقی اش.

عمو عماد جمعه 5 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 ق.ظ http://emad-milanloo.blogfa.com

سلام
هرچی که هست اگه واقعا واقعی باشه و واقعا کاربرد داشته باشه خیلی چیز خوبیه چون من زخم بستر دیدم واقعاااااااا چیز وحشتناک و عذاب آوریه

بهنام جمعه 5 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:45 ب.ظ http://harfehesabi.blogsky.com/

سلام
اولا که مبارک باشه :)

دومآ اون سازنده غلط کرد یه چیزی ساخت! اون سایت غلط کرد یه پستی نوشت! چه آدمای سو استفاده گری پیدا میشناااا!!! خوب هرچی دلت میخواست گفتی به بهونه ی شلوار برقی!

محدثه سه‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:40 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com/

قبلا با گوشی اومده بودما نگی نامردی!
فقط نتونستم نظرات ارزشمند خودمو اعلام دارم دایی ِ محترمه!نه یعنی محترم!
من کلا از قدیم (اون موقع که پستو خوندم) تا به امروز(که دارم نظرمو اعلام میکنم) تو این فکر بودم که آدم مگه فقط از پایین تنه زخم بستر میگیره؟!
پس بالا تنه ی بد بخت چی؟! :|

مرضیناااااااااااااااااااا پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:25 ق.ظ

سلام
کوروش خان بهتون تبریک میگم امیدوارم صدساله دیگه هم وقتی خواستی پستتو بنویسی همین حسو حالو داشته باشی
برات ارزوی بهترینا رو میکنم

جزیره پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ب.ظ

کوروش تمدن(رحمه الله علیه)
فک کنم هدیه نگرفته بودی بعد هلیا بانو گذاشتت پشت در بعد یخ زدی.
ای بابا،کاشکی با هلیا جان صوبت میکردیم که این یه بار رو ببخشتت

عارفه جمعه 19 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:54 ب.ظ http://ashianeye2.blogsky.com

ادامه مطلب مثبت 18بود ما معذوریم.
تبریک به شما و هلیا بانو. حالا از هلیا بانو هم باید پرسید.

مریم نگار شنبه 20 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:47 ب.ظ

...سلام...
بروز شوید لطفا...
جامعه بلاگستان را از طنز زیبای قلم و ذهن تان محروم نفرمایید..
ممنون

لژیونلا شنبه 20 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:54 ب.ظ

سلام کورش خان.
از آدمایی که اینقدر دقیق حساب لحظه ها و ساعتها و روزهای مهم زندگیشون رو دارن خوشم میاد. شاید بخاطر اینکه خودم هم اینجوریم.
عشقتون ماندگار...

نسـ ـرین یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:12 ق.ظ

این نظر کوفتی رو پاک کن ازون بالا
نمیدونستم تایید خودکاره ... رو دست خوردم

وانیا یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:05 ب.ظ

عمو یادگار رفتی تو غار؟؟؟؟

بهنام شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:46 ق.ظ http://harfehesabi.blogsky.com/

سلام
چوطوری؟

جزیره یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:15 ب.ظ

عامو معلوم هست کجایی؟

پونه یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:27 ب.ظ http://jojobijor.blogsky.com

روشنک سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:09 ب.ظ

دلم تنگ شده بود مهندس برا نوشته هاتون و حضور گرمتون...
اومدم یه سلامی عرض کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد