سفر آبگوشتی

 

 

تو مسافرت نوروزانه من هم بیکار نبودم و عکسهایی گرفتم ولی 

از اونجایی که من نمیتونم درست به قضایا نگاه کنم عکسهای من یکم متفاوته 

 

قبل از شروع عکسها باید چند نکته رو بگم 

 

۱- تشکر میکنم از مادرخرج محترم 

خوبه پدرخرج نبود٬همینجوریشم نفس ما رو بریده بود 

۱ ریال که خرج میکرد در عرض ۳ سوت تو دفترچه اش یادداشت میکرد 

همچین که مینشست تو ماشین همسر محترمشون ازش میپرسید: 

....جان نوشتیش؟ 

....جان هم میگفت آره نوشتم 

معلوم نشد که مادرخرج کی بود؟من که سعی کردم معلوم نشه 

انگار یه پورت رو از یه جاییش به دفترش وصل کرده بود و سریع خرج کرد رو منتقل میکرد   

 

  

۲-روز آخر سفر بود٬ارومیه بودیم٬تو هتل اتاق گرفته بودیم 

با هلیا بانو آمده بودیم یه سری از وسایل رو از ماشین ببریم بالا 

دلمان برای هلیا بانو تنگ شده بود 

سوار آسانسور شدیم 

خواستم یه ابراز محبتی کرده باشم و از این دلتنگی بکاهم 

یک بوسه کوچک همان و دیدن دوربین مداربسته در آسانسور همااااااااااااااااااااااان 

 

 

 

 

ساعت ۲ بود که تو تبریز تصمیم گرفتیم بریم دیزی بخوریم 

از یه بنده خدایی آدرس یه رستوران سنتی توپ رو گرفتیم 

پرسان پرسان به سمت رستوران زیتون حرکت کردیم

 رسیدیم به ۲ تا جوون که کنار خیابون بودن٬از اونا هم پرسیدیم 

اول گفت نمیدونم یه دفعه انگار یادش اومد با صدای بلند گفت:بروووووووووو  بروووووووووووووو 

و شروع کرد با رفیقش با زبان آذری صحبت کردن و توضیح دادن درباره محل رستوران 

بنده خدا فکر کرد وقتی خودش فهمیده ما هم فهمیدیم 

بالاخره بعد از ۱ ساعت رسیدیم به رستوران مذکور و فهمیدیم منظور اون بنده خدا از رستوران سنتی٬کبابی بوده نه دیزی فروشی 

بالاخره آدرس رستوران دلپسند رو دادن٬رستورانی که گفتن در میدان بارنج واقع شده 

بعد از ۲ ساعت اون رستوران رو پیدا کردیم ولی میدون بارنج اونجا نبود 

البته وقتی رسیدیم که دیزی تموم شده بود  

 

 

  

 

 

 

 

تله کابین لاهیجان  

 

بنده به سهم خودم از صدف٬سارا٬شیوا و سایر دوستان تشکر میکنم که اثری از خود بجا گذاشتن 

واقعا اینهمه تلاش و پشتکار واسه بجاگذاشتن یادگاری قابل تقدیره 

از مسئولین هم بشدت انتقاد دارم 

هر نمایشگاهی که برید حتما در جلوی درب یه دفتر حداقل ۱۰۰ برگ گذاشتن که مردم نظر خود را بنویسن ولی اینجا خبری از قلم و دفتر و کتاب نبود و مردم مجبور بودن از میخ و کبریت و فندک و تیغ و.... برای درج یادگاری روی شیشه کابین استفاده کنند.انتقادی هم به شرکت اتریشی سازنده تله کابین وارده که چرا شیشه ها رو از جنس نرم تری نساختن تا امت شهید پرور ما 

کمتر تو زحمت بیفتن؟ای دشمنان نامرد

در ضمن با دقت در این عکس میشه فهمید ما چقدر مردم خوشی داریم.مردم از اقصی نقاط کشور واسه تفریح به شمال میان

  

 

 

 

 

شهر بازی همون تله کابین بالایی 

 

درباره این عکس چندتا نکته قابل ذکره 

۱-نمردیم و بالاخره یه چیزی رو دیدیم که با خاورمیانه مقایسه نشدیم.مردیم از بس شنیدیم اولین 

٬بهترین٬بزرگترین٬کوچیکترین٬زیباترین٬مشنگ ترین٬اسکل ترین ....در خاورمیانه 

۲-درباره مدرن ترین باید عرض کنم ما که نفهمیدیم منظورشون چیه 

یعنی تو بقیه شهرهای استان چرخ و فلک ها غیر مدرن هستن؟یعنی میتونیم از اون بالا پرت شیم پایین؟معیار مدرن بودن چیه؟تو مدرن هاش جمیله میرقصه؟یا کاباره داره؟ 

۳-از کجا متر کردن که گفتن بلندترین چرخ و فلکه؟حتما از ته دره کنارش اندازه زدن والا خودش که بلند نبود 

  

 

 

 

بازم همون شهربازی 

 

منکه نفهمیدم اون عدد شمار شش واسه چیه 

تا جایی که اطلاعات من قد میده ما فقط شماره یک و دو داریم مگه اینکه اونجا خیلی پیشرفته تر از ما بودن 

در ضمن فکر نکنید منظورش از پایین پله ها این بوده که برن جلوی دره وایستن و وجدانشون رو راحت کنند٬نخیییییییر٬اونجا پایین پله ها بزرگترین٬مدرنترین٬بلندترین دستشویی خاور میانه قرار داشت که هم قسمت زنانه داشت و هم قسمت مردانه فقط یکم دسترسی بهش سخت بود یعنی یه جورایی باید کوهنورد خوبی باشید تا بتونید به اون مکان برسید 

 

 

 

 

گردنه حیران-محل میل کردن آش دوغ 

 

ای بابا باز این ایرانی جماعت بی جنبه بازی درآورده ها 

این همون حکایت کاه از خودت نیست کاه دون که از خودته است    

سیر ترشی شنیده بودم ولی سیر شور نه 

من شنیده بودم سیر بو داره ولی نمیدونستم شوره 

خب مینوشتی دوست عزیز فکر کن مال خونه خودته٬کمتر بریز٬فکر قلب صاحب رستوران هم باش 

اصلا مینوشتی سیر سمی است اونقدر بریز که نمیری

  

 

 

 

تابلوی نصب شده در هتل سرعین 

 

بدون شرح-تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل  

 

  

 

 

 

 

   

 

  

 

 

 

 

  

غار سهولان 

  

جونم براتون بگه تابلوها خودش واضحه که ما چقدر مردمان باجنبه ای هستیم

 

چه چیزی نشانه شخصیت است؟ 

۱-ارائه بلیط               2-رعایت نوبت          3-رعایت نظافت       4-دست نکردن تو دماغ 

 

 

 البته به نظر من جای یه سری تابلوی دیگه هم خالیه که من به چند تا از اونا اشاره میکنم: 

 

۱-از شستن لباس در آب غار پرهیز کنید 

 

۲-جهت راحت شدن وجدان قبل از سوار شدن به قایق فکری بکنید و نگید چیزی نیست تحمل میکنم.اونوقت مجبور میشید تو آب و کنار تخته سنگها کار خودتون رو راه بندازید که هم از نظر بهداشتی درست نیست هم مردم میبیننتون و چشم میزنن 

 

۳-این آب تبرک نیست و شفا نمیده پس بطری ها رو واسه سوغات از اینجا پرنکنید 

 

۴-در هنگام خروجی ایست بازرسی وجود داره پس از بردن سنگها بعنوان یادگاری جدا پرهیز کنید.جرمش سنگینه حتی اعدام داره 

 

۵-از آوردن تیرکمون مگسی،تفنگ ساچمه ای،کلاشینکف،کلت کمری،باتوم،گاز اشک آور و... 

 جهت شکار پرندگان خودداری نمایید آخه گناه دارن طفلیا

 

۶-اگه رفیقتون تیکه ای بارتون کرد و یه جاییتون سوخت از آب غار جهت خنک شدن محل سوختگی استفاده نکنید چون...خب معلومه دیگه آب نجس میشه 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دخمه فخریگاه(مربوط به حدود ۳۰۰۰ سال قبل) 

 

این عکس پر از درس و نکته است 

البته اینبار گذشتگان باید از ما درس بگیرن نه ما از اونا 

میگم آهای اجداد ما که هزاران سال قبل با زحمت این بناها رو ساختید از امید و جعفر 

دو جوان عزیز این مرز و بوم یاد بگیرید 

شما که اینهمه هنر به خرج دادید نگفتید هزار سال بعد ما دهانمان آسفالت میشه تا 

بفهمیم این آثار مال کدوم دورانه و کی اینا رو ساخته و یا اصلا برای چی ساختن؟ 

 

من این بنا رو از نزدیک دیدم٬رسیدن به بالای دخمه فوق العاده سخته٬پس تشکر میکنم 

از دوستانی که با هزاران زحمت و با به خطر انداختن جونشون رفتن اون بالا تا اثری از خودشون 

به یادگار بزارن٬تا عید رو به ما تبریک بگن 

تشکر ویژه هم میکنم از اون کودکی که در گوشه سمت چپ تصویر اول در حال صعود به دخمه و ثبت خاطرات خودش و خاندانشه 

راستی یه صحنه جالب دیگه که من نتونستم ازش عکس بگیرم این بود: 

حدود ۱۰ نفر بانو که بوسیله وانت نیسان به این محل رسیده بودن در پای همین کوه در حال آتش درست کردن و پختن آش بودن و دود همه جا رو فرا گرفته بود منجمله همین دخمه را 

نوش جونتون آش ایشاا... حناق بشه..... 

 

  

پی نوشت:کماکان میتونید بابت تولدم تبریک بگید تا ۲۴ ساعت دیگه مهلت دارید

  

 

 

نظرات 104 + ارسال نظر
هلیا دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:28 ب.ظ http://www.mainlink2.blogsky.com

اوللللللللللللللللللللللللللللل........................

هوراااااااااااااااااا

تلاش سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:02 ق.ظ http://hadafbozorgman.blogfa.com/

ای ول به نوشته تون..
کلی دلمان شاد شد..
واقعا زیبا می نویسید ممنون..
اون گوری و دمپای خیلی باحال بود از خنده غش کرده بودم..
خدایی من باشم اصلا این جور چیزها رو نمی فهمم..

لطف دارید شما
خوشحالم که خندیدید

تلاش سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ق.ظ http://hadafbozorgman.blogfa.com/

راستی فکر کنم دوم شدم ها جایزه هم داره؟!

بلههههههه
یکسال اشتراک رایگان وبلاگم برای شما

کاغذ کاهی(نازگل) سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:17 ق.ظ http://kooche2.blogfa.com

۱ـما هم تشکر میکنیم از مادر خرج محترم

۲ـ یه دوستی داریم که گاهی باهاشون میریم مسافرت ...
بعد خیلی زیاد دلشون برای هم تنگ میشه ! ما هم از اونجایی که نمیخوایم دلتنگیشون قلمبه بشه همیشه دنج ترین اتاق ویلا رو میدیم به اونا ! بعد فک میکنی چی میشه ؟ میگن ما نمیخوایم ! ما خودمون ((خونه ))داریم !!!!!!!!

حالا برم بقیه اش رو بخونم !! ( طاقت نداشتم تا آخر طومارتون صبر کنم ! )

۱-مگه شناختیش؟
۲-راستش نگرفتم خونه شون چی بود یعنی من گیجم؟؟؟؟
شما ۷ ماهه به دنیا اومدید؟

سپیده سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:19 ق.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir

باز هم تولدتون مبارک

چون همه ی پست رو نخوندم نمیتونم نظر کارشناسانه بدم باشه واسه بعد اما خوشحالم که بهتون خوش گذشته امیدوارم عکس مادر خرج رو بدون عینک گذاشته باشی یا اگه نذاشتی تو فاصله ی رفت و برگشت من بذاری درست به اندازه ی همون اش دوغ گردنه ی حیران دلم میخواد

ممنوووون
منتظر برگشتتون هستم
وااااای معلوم بود منظورم از مادرخرج کیه؟؟؟برم درستش کنم

وانیا سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:19 ق.ظ http://vaniya1859.persianblog.ir

سلااااااااااام
آخه تو آسانسور جای عشق ورزیدنه؟
خیلی خندیدم تو محشری از همه سری...نه این نبود میخام بگم قلم طنزه توانایی داری....نه در این حدم ادبی و رسمی
جالب بود در هر حال آینده گذشته
هلیا رو بببین چه ذوقی میکنه واسه شوهر جانش

سلااااام
آیکون سوت زدن و به کوچه علی چپ زدن
تصمیمت رو بگیر چجوری میخوای تعریف کنی بعد یه دل سیر بیا تمجید کن از من
چرا ذوق نکنه شوهر به این خوبی

کاغذ کاهی(نازگل) سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:22 ق.ظ

آبگوشت نوشت : شما زین پس یه راهنمای محلی که همزبان باشه باخودتون همراه داشته باشین !

چشم گیلان(gilan eye ): این خلاقیتشون من رو کشته ! نمیدونم کدوم یک از مسئولین عزیز رفته بوده ینگه دنیا و سوار برlondon eye !
رودخانه تایمز رو نظاره کرده !!! میبینی جاذبه های گردشگری رو ؟؟؟ حیف نیست ؟؟؟!!!!

آخه ما جا کم داشتیم والا از همراه خوش زبان خوشمان میاد
خداییییییییییییش دمشان گرم
دم شما هم گرم که میخوانید و نظر میدید
جایزه شما یه بلیط همین چرخ و فلک

ما(ریحانه) سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:22 ق.ظ http://ghahvespreso.persianblog.ir

خندیدیم بسی.. این همه نکته انحرافی از تو سفرتون کشف کردید؟ خدارو شکر که جای اون شیره تو دور دنیا در هشتاد روز نبودید!!!!!

خوشحالم که خندیدی بانو
آخه مساله اینه که من همه چیز رو به دید خنده میبینم
امان از ذهن منحرف

کاغذ کاهی(نازگل) سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:31 ق.ظ

نصفه شبی خواب از سرم پرید !!
اون تابلو هتل سرعین خیلی باحال بود ....

بطری آب تبرک/ سنگ یادگاری

نکنه اون کاسه آشه رو از همین خانومها گرفتین ؟؟! اونوقت میگی حناق بشه ! یعنی تو اون ۱۰ نفر دست یکیشون نمک نداشته ؟؟؟؟

خیلی خندیدم .... اما خب خنده ی تلخ من از گریه غم انگیزتر است ! پز کوروش و داریوش و فرهنگ چند هزار ساله بخوره سرمون که فقط حرفش رو بلدیم بزنیم !

میبینم که همه پست ها رو به هم ربط دادی
آفرین به شما که با دقت خوندید
بلههههههههههههههههه آی گفتی

شیر و خورشید سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:36 ق.ظ http://www.2maa.blogsky.com

سلام بر سرور خوش رنگ های بد بازی کنه بلاگستان!
سال نو مبارک انشالا که سلامت و موفق باشین
درضمن کوتاهی بنده در تبریک تولد رو به بزرگی خودتون ببخشید.والا گرفتارم
تولدتون خیلی مبارک.

سلام آنا قرمزی
همسر محترم خوب هستند؟
خواهش میکنم
ممنووووون
شاد باشید

فاطمه (شمیم یار سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:50 ق.ظ

سلامممممم کوروش خان
فقط بگم معرکه بودوالاااااااا همش از یک دم
فردا مدرسه دارم..دوباره با خاطر جمع یه دقیقه بشینم با فراغ خاطر بخونم

سلاااام
لطف دارید
ما در خدمتیم

بهار سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:01 ق.ظ

سلام

واای! ما حال مریض و نزار کلی خندیدم!! دست مریزاد. مخصوصاْ راجع به غار. خیلی جالب بود.

اما راجع به دخمه واقعاْ متاسفم

سلاااام
خدا بد نده چرا؟
ایشاا... که زود خوب بشید

شازده کوچولو سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:44 ق.ظ http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

واااااای نه!!
جدا خیلی خجالت آوره.
روی این شیشه های تله کابین چرا از شماره هایی که امیدها و جعفرها می نویسند عکس ننداختین؟ آخه بد ه یکی با خوندن وبلاگتون سروسامونی بگیره؟
راستی دستتون درد نکنه که بعد از تولدتون علاوه بر اینکه نقاشی زشت نکشید ، جمله های دستشویی های بین راه و تو شهر و هم نادیده گرفتید

راست میگید
ولی کابینی که مانشستیم فقط معرفی شهرها بود واسه امر خیر کابین دیگه ای باید سوار میشدیم
بالاخره قول دادم مرد خوبی باشم دیگه

هاله بانو سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:04 ق.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

سلام
سه روز بعد از تولدتون مبارک
من فکر نکنم بتونم تا زمانی که سر کارم این پست رو بخونم چون همکارام فکر می کنن من خل شدم هی می خندم

سلام
سه روز بعد شروع کار شما هم مبارک
منتظر میمونم بری خونه
شما خل بشی؟؟؟؟شما عقل کلی

مهربان سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:34 ق.ظ

خیلی باحال بود
کلی خندیدیم و خاطرات باز هم یادآوری شد.
همه اش جالب بود از همه جالب تر گزینه های غار...

خداییش هر روز یاد سفرمون میفتم
باید دوباره برنامه بریزیم واسه یه سفر دیگه

tina سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:35 ق.ظ http://bihichsetare.blogfa.com/

سلام.چه مسافرتی بوده ها...معلومه کلی خوش گذشته بهتتون.
تابلوی هتل خیلی باحال بود.
و دیگه اینکه ما یه بار سوار تله کابین شدیم داشتیم سکته میکردیم.البته نه اینکه از بلندی بترسیماااا اتفاقا خیلی هم دوست میداریم ولی از اینکه چه طوری اعتماد کردیم که سوار اینا بشیم هنوز در تعجب میباشیم.

سلااام
ای شما خالی خیلی خوب بود
منم وقتی میرم شهر بازی و بعد از فریب خوردن سوار وسایل بازی میشم همین حس شما رو دارم

وانیا سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:38 ق.ظ

سلام خوبی به بداهه بودنشه کوروش نه اینکه با یه وانت هندونه بیام اینجا هی خالی کنم و تو پر نشی

تو هندونه بیار چکار داری من پر میشم یا نه

وروجک سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:17 ق.ظ http://jighestan.blogfa.com

سلاااااااااام
1)واااااااااااااااااااااااای کوروش اصلا به ... نمیاد ای واااااااای مادر خرج همینه دیگه بابا تو میاره جلو چشت
2)ای جااااااااااااااااااااااااانم اخیییییییییییییییییییییییببین اون مادر خرج و با زنش تو اتاق تنها گذاشتین؟؟؟؟؟اون همسریشو بوسه بارون کرده دلت بسوزه اونوقت تو در حسرت یه دونش موندی!!!!
دیگه باهاش همسفر نشو خیلی سیاست داره ببینم پیشنهاد اوردن وسایل هم با اون مادر خرج بود!!!!(ایکون دو به هم زنی)

خب کوروش خان شما ما رو چی فرض کردی اخه این تابلو که عکسش از پشت گرفته شده
اخیییییییییی این عکس تابلو دسشوییه چه نازه ه ه ه ه ه
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خدای من این تابلوئه امکانات موجود در هر واحد بمبیه واسه خنده
گوری کارت دمپای وااااااااای دلم
وااااااااااااااااای خوبه تو تابلو نویس نشدی و الا ده نهمه مورد عنایت قرار می گرفت
کوروووووووووووووووووش خیلی زیاد بود غذام سوخت

سلاااام
۱-آره نمیدونی خواهر عجب مادر خرجیه.خداییش حرف نداره با همون عددی که گفته بود سفر رو جمع کرد
۲-راست میگی؟دیدم داشت بهم میخندید
خوشم اومد نکته بینی شایدم فضولی
آخه از اون مغازه نشد عکس بگیرم از مغازه بغلی بعد از صرف ناهار گرفتم
مگه تو بلدی کار هم بکنی؟آشپزی هم بلدی؟؟؟؟دارم از تعجب شاخ درمیارم

پونه سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ق.ظ http://jojo-bijor.mihanblog.com

سلام
آخه منحرف مگه سفر قندهار رفته بودید که دلتنگ هلیا بانو شدی؟؟؟؟ تحمل هم خوب چیزیه
فوقش کارتونو میکردی اونها عادت دارند!!!!!!!!
اکثر عکسها برام باز نشد که ببینم و فیضی ببرم از این سفر آبگوشتی!!!!
آخه ما ملت شهید پرور ایرانی عادت داریم زور بالا سرمون باشه تا یه کاری رو انجام بدیم
تولد تولد تولد تولد تولد تولد تولد تولد تولد تولد تولد تولد تولد تولد اینقدر بخون تا نفست بگیره.
هه هه

سلام
چکار کنم دل من اندازه یه گنجیشکه
شما از کجا میدونی اونا عادت دارن؟هاااااان؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟
یعنی باید زور بالای سرت باشه تا عکسها باز بشه؟
ممنووووووووووووووووووووووووون

نیما سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:26 ب.ظ

کوروش خان ببین نوشتی سفرآبگوشتی بعد این همه به دلتنگیت گیر دادند ! اگه مینوشتی کوروش و دلتنگی چی کارت میکردن ؟ خدا میدونه !

قربون دهنت نیما جان
بعد به من میگن منحرف
خداییش همشون استعداد انحراف رو دارن

ساقی سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:16 ب.ظ

سلام
با تاخیر فراوون اول عیدتون مبارک.ایشالا سالی پر از اتفاقهای خوب و شاد داشته باشین در کنار هلیای عزیز.

از اونجایی که دیدم دیر رسیدم برای پست تولد و کلا در حال دپرس شدن بودم از اخر به اول خوندم تا مراتب خوشحالیم رو اینطوری بیان کنم!!ممنون از مهات ۲۴ ساعته!
تولدتون مبارک.ایشالا همیشه شاد و سلامت باشین و تولداتون پر باشه از این هدایا.

سلام
ممنون واسه شما هم سال خوبی رو آرزو میکنم
دیر بود ولی چسبید این تبریک
وروجک عزیز چطورن؟

ساقی سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:34 ب.ظ

عکسها عالین.هر چند که همشونو ندیدم!
خیلی خوبه که شما تو اون سفر بودی و از این جنبه بهشون نگاه کردین!عالی بود.
همیبشه از این سفرا.

مادر خرج بودن اصلا خوب نیست!پارسال برای اولین بار تجربه کردم که شد همون اخرین بار!!!
اسانسور؟!!!ایراد نداره مزه اش به همون بوده!!!((:
کلا نمیدونم چرا از هیچ جایه صافی خوشمون نمیاد باید همه جا رو به نحوی خط خطی کنیم!حتی شیشـــــــــــــــه!!!
خدایی چرا اخه؟!

ممنون از تمجیدتون
منم از مادرخرج بودن بدم میاد.همیشه کم میارم
آره واقعا مزه اش به همینه
چراا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(فتحه روی چ)

ترنجی سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:39 ب.ظ http://toranj62.persianblog.ir/

اومدم نظر بزارم بدو ام برم عکس ببینم
ولی از خنده مردم اونجا که توی آسانسورو دوربین مدار بسته اقا پس ما تا الان چند صد بار تثبت شدیم و نمیدونستیم

واااای شماها هم بله؟؟؟؟؟

ترنجی سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:45 ب.ظ

فقط سه تا از عکسها باز شدن

چرا؟؟؟واسه بقیه باز شده که

روشنک سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:47 ب.ظ http://hasti727.blogfa.com

صبح بین دو تا کلاس که اومدم چای بخورم وبلاگتو باز کردم...اونقدر خندیدم که توجه همکارا جلب شد.چهار تاشون که مدیونی فکر کنی فضول بودن اومدن ببینن چیه و دوباره ۵ تایی با هم پستت رو خوندیم ...اونقدر بلند بلند و ضایع خندیدن و حرف زدن که اقایونی که نشسته بودن خدا میدونه چی فکر کردن...۱۲/۳۰ که کلاسم تموم شد دو نفرشون تو راهرو گیرم انداختن و ادرس وبلاگتو میخواستن که شب به شوهراشون که یکی شون هم اردبیلیه نشون بدن....
خلاصه که کلی معروف شدی بین همکارام
....
و اما خودم برا بار سوم خوندم و خندیدم....همیشه دلخوش و همیشه به سفر باشی دوستم
بوس اسانسور و توالت زیر زمینی و چشم گیلان! محشررررررررررر بودن
ولی جریان غار بینظیر بود

کم پیدایید روشنک بانو
بابا سوغاتی که ترس نداره
میبینم که واسه من مشتری جمع میکنی
پورسانتتون محفوظه
بابا با این تعریف و تمجید که من آب شدم رفتم زیر زمین
شاد باشید و سلامت و پرکار و پر پول

آسانا سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:51 ب.ظ

سلام علیکم


تولدتون مبارک امیدوارم سالیان سال در کنار همسرتون زندگی محشری داشته باشین

گزینه های ۱ تا ۶ خیلی بامزه بود

ما تبریزیا حوصله آدرس دادن نداریم اینه که همش بهم دیگه پاس میدیم برو از اون بپرس !!!!

حتما اگه اومدین تبریز نقشه همراهتون باشه

حالا سیر واقعا شور بود؟؟؟؟

عجب امکاناتی داشت هر واحد کارت میوه ‌ گوری دمپای تازه اگه خراب شن خسارتشم میگیره!!!

سفرنامه جالبی بود

سلااام
ممنون
من این آدرس ندادنتون رو با گوشت و استخون لمس کردم
من اصلا جرات نکردم بیشتر از یه سر سوزن بریزم طرف از سیر چشم برنمیداشت

سپیده سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:02 ب.ظ http://1394a.persianblog.ir

سلام
خدایی خیلی باحال بود موارد۶گانه ساخته شده توسط شمادر غار بس معرکه بود و به درد بخور

راستی اصلا تابلو نبود مادر خرج کی بودها؟؟

سلام
چه خوب که خوشتان آمد
موارد ۶گانه رو جدی بگیرید
خودمم هم نفهمیدم کی بود

علی لرستانی سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:20 ب.ظ http://alilorestani.persianblog.ir/

سلام
میگم کورش جان خوشم میاد مو رو از ماست میکشی بیرونها....
؛کارت میوه؛

سلام
مخلصم رفیق

سبا سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:49 ب.ظ http://khaneibarab.persianblog.ir

سال نو مبارک ...تولدت مبارک تر ....و ذوق هنریت افزون تر تر ...البته هیزی در آسانسور مدفون حتی با عیال

سال نو شما هم مبارک
حالا شما اینبار رو به بزرگی خودتون ببخشید

زلال سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:05 ب.ظ http://so-simple.persianblog.ir

اولین بار بود اومدم وبلاگتون بامزه بود خندیدمباید از مردم عزیزو تابلوهای مربوطه تشکر کنید که حسابی سوژه خنده دادن به شما

خوشحالم امیدوارم بازم تشریف بیارید
از همینجا از کلیه عوامل سوژه ساز تشکر میکنم

یکی سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:07 ب.ظ

خیلی سفرنامه ء جالبی بووووود
بسی فیض بردیم..شدید...
خداخیرتون بده که خلق
خدارومی خندونین
تولدتونم مبااارک
بازم مرسی
یاحق...

قابل شما رو نداشت
شما هم خیر ببینید که میایید و میخونید
بازم ممنووووون
بازم تشریف بیارید اینورا

سبا سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:08 ب.ظ http://khaneibarab.persianblog.ir

گوشه سمت چپ عکس اول بچه نبود ...نکنه به خاطر عصبانیت از ثبت خاطرات خود و خاندانش نفله اش کردی ...کو بچه ؟هان ...کو؟

چرا بابا تو عکسهای فخریگاه
من چکار به بچه دارم؟شر درست نکن
من کجام؟اینجا کجاست؟

سحر سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:10 ب.ظ http://acnc.mihanblog.com/

سلام
ایول چه عکسا و متنایی گذاشتیا !
اول اینکه آقای محترم ! توی آسانسور هم باید تابلو نصب کنن واس شما ؟
آخه آبگوشت کی میخوره ؟ من که از آبگوشت خیلی بدم میاد !
واقعا که کی میخواد این فرهنگ یادگاری ننویسی رو مردم یاد بگیرن !
کاش شهر ما هم میومدی ..اگه اومدی ایشالا بگو تا بگمت کجاها سوژه های ناب داره واسه عکاسی !
امسال که همه فقط با اون خرگوش غول پیکر و حاجی فیروز ها عکس میگرفتن ..
راستی اون طرفا حتما اومدی کجاهاشو دیدی ؟

سلاااام
چکار کنم ما جنبه نداریم دیگه
بزار خاطره بنویسن چکارشون داری؟
شهر شما کجاست اونوقت؟کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟زود بیا لو بده

پونه سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:12 ب.ظ http://jojo-bijor.mihanblog.com

الان که فکر میکنم میبینم چه کارهایی که تو آسانسور نکردیم!!!!خدا بخیر کنه چه ادا اصولهایی در آوردم!!!!اما خداییش خیلی خندیدم از کارهای خودم دستت درد نکنه منو خندوندی

بازم فکر کن شاید چیزای دیگه هم یادت بیاد
خواهش میکنم

لژیونلا سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:22 ب.ظ

سلام. به برادر کیامهر هم گفتم کاش خبر میدادید تبریز میایین دیزی رو در خدمت باشیم. از همون فلکه بارنج میگرفتین دور هم خوش میگذشت.
شهر آدرس پرور تبریز رو نشنیده بودین؟

سلام
وبلاگ ما رو با حضورتون منور فرمودید
حتما خونه شما هم میدون بارنجه آره؟؟؟؟

منجوقوق سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:01 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com/

تولدت مبارک کورش جان ۵ ساله شدی؟
یا هر کدوم از اون شمع ها رو باید در ۱۰ ضرب کنیم
۵ یا ۵۰ ؟ شایدم باید میانگین بگیریم:۲۶.۵؟

ممنوووون
زیاد تو فکر شمع ها نباش
محاسباتش پیچیده است

مرجان سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:13 ب.ظ http://baronbano.blogfa.com/

سلام
اول که فکر می کنم قالب وبلاگتون ویروس داره
دوم اینکه خب یه چیزی بوده که اینقدر جوک می سازن واسه ترکا
سوم که اون عکس دخمه و یادگاری نوشتن روش یعنی ته ایرونی بودن ....

سلام
چرا؟؟
نه بابا بندگان خدا اونا مشکلی ندارن عیب از منه
اینو شدیدا موافقم باهاتون

گل گیسو سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:16 ب.ظ http://gol-gisoo.blogsky.com/

سلام
با دیدن بعضی از عکسا خندیدم،با بعضی هاشون هم تاسف خوردم!
اما مثل همیشه بار طنز نوشته تون بیشتر بود
ممنون

سلااام
ممنووون

زهرا فومنی سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:57 ب.ظ http://www.butimar1365.blogfa.com

سلام بر شما ..
میگما شما گیلان اومدید لاهیجان رفتید اما فومن نیومدید یه گیلانو یه فومن! مارو قابل ندونستید دیگه
اما درمورد پستتون :
کلا ادم تو تبریز به مشکل بر میخوره عمرا اگه فارسی حرف بزنند التماسم کنی حرف نمیزنند
اما درمورد تله کابین:میگم حالا مسئولین عقلشون به دفتر مداد نمیرسه این ملت چقد بی فرهنگند(البته ببخشیدا)از دکتر مملکت بعیده رفته از خودش رو شیشه یادگاری گذاشته!
درمورد عکس چرخ و فلک:این عکس هم تو لاهیجانه؟؟
اگه تو لاهیجانه اونا کلا خودشونو خیلی مدرن میدونند،شما به بزرگیتون ببخشید
اما درمورد عکس آخر:تو برنامه نود هم نشون داد این امیدو جعفرو!!!!!!!
دوباره تولدتون مبارک!

سلام
سعادت نداشتیم ایشاا... دفعه بعد خدمت میرسیم
چی بگم والا
بالاخره میخواسته تبلیغات مجانی بکنه دیگه
بله تو لاهیجانه.جدا اینجوریه؟
ممنووون

شهاب آسمانی سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:58 ب.ظ http://empyrean.blogfa.com

اونجا نوشته بزرگترین و بلندترین و مدرنترین چرخ و فلک گیلان نه تله کابین ...! بیشتر دقت کن ...!

ممنوووووون اصلاح شد

خانم یک هفتم... سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 05:05 ب.ظ http://shesh-haftom.blogfa.com

سلام...
مرسی...
عالی بود...
اما داغ دلمان تازه شد...
تولدتونم مبارک...
موفق باشید...
راستی...
من شیفته ی این احساسات پاکتونم...

سلام
خواهش میکنم
قابل نداشت
ممنووووووووووووون

روشنک سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 05:12 ب.ظ

سوغاتی برا تو نمیخریدم تهران برنمیگشتم!!! مگه از جونم سیر شده بودم؟؟؟؟
شکلاتت هم هنوز محفوظه....
ولی سوغات ارومیه بیشتر میچسبه:))

همش وعده و وعید
ما که سوغاتی ندیدیم تا حالا
بالاخره یه جورایی به اصفهان مربوط میشی شما دیگه
شکلاته که خراب شد.خدا بیامرزدش
ارومیه سوغاتش آب شور دریاچه بود که اونم خشک شده
البت یه تیکه از نمک دریاچه رو براتون آوردم که تقدیمتون میکنم بانو

سحر سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 05:26 ب.ظ http://acnc.mihanblog.com/

اه نمیندونستی ؟ ما رو باش ! این همه توی اون پستهای قبلی از قطار شهری و اینا گفته بودم !!
مشهد آقا جان ! مشهد !

شرمنده پیری و هزار درد فراموش کرده بودم
بله اونجا هم یه بار اومدم و یه پست خیلی باحال هم واسه اونجا دارم که اگه فرصت کنم حتما مینویسم
مشهد چند میبرید؟(یه لحظه فکر کردم راننده ماشین خطی داره صدا میکنه)

دلارام سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:02 ب.ظ

سلام بر جناب کوروش .سفرنامه با نمکی نوشتین.خیلی جالب این همه نکته خنده دار رو پشت سرهم ردیف کردین

سلام
ممنووون

لژیونلا سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:06 ب.ظ

شما هم میتونین با حضورتون وبلاگ ما رو منور کنین!
خونه مون همون طرفاست.

حتماااااااااااااااااااااااااااااااااا
سمت میدون بارنج تشریف دارید؟

کاغذ کاهی(نازگل) سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:08 ب.ظ

الان دوباره با دوستم خوندیم پستتون رو ...
اون موارد پیشنهادی برای غار اشک رو به چشمامون آورد ..

اومدم زکات خنده هام رو پرداخت کنم !!! یعنی همون درج کامنت ~

شما لطف دارید
ایشاا... همیشه بخندید
خدا قبول کنه ولی کاش میشد زکات رو نقدی بدید

پرچونه سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:35 ب.ظ http://porchouneh.blogfa.com/

آخــــــــی روده بر شدیم از این همه طـــنازی

الان سالمی؟

هلیا سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:10 ب.ظ http://www.mainlink2.blogsky.com

با دیدن تابلوی آبگوشت تمام شد یاد گرسنگی اون روز افتادم .
حالاچه گیری داده بودیم که حتما آبگوشت بخوریم .
از صبح ۱۰بار پستتو خوندم .
محشر نوشتی عزیز دلم.............

من گیر داده بودیم شما بندگان خدا رو هم اسیر کردم
ممنووووووووووووون عزیزم

کیانا سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:26 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

ژاکلین سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:33 ب.ظ http://17pm.blogfa.com

آیکن آدم ترکیده از خنده!
خیلی باحال بود! سوژه شکار کردی در حد تیم چلسی! اون گوری و دمپای که دیگه حرف نداشت! اصلا همه اش باحال بود! دستت درد نکنه همزاد!!!
آیکن همچنان در حال خنده!!!

آیکن جمع کردن آدم ترکیده از زمین
قابل شما رو نداشت
همزاد رو باحال اومدی
آیکن یه سری از تیکه ها پیدا نشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد