پس کی درست میشیم خدا؟

 

 

یه مطلبی میخوام بگم که حسابی تکراریه

ولی چون خیلی از این جریان اذیت شدم میگم تا شاید آروم بشم

دیشب یه جلسه ای بودیم

انتخابات هیئت مدیره انجمن......

مراسم تو سالن دشت بهشت بود

حتما میدونید که یکی از سالنهای گرون تهرونه

نزدیک 300 نفر بودن

خدا رو شکر همه از افرادی بودن که دستشون به دهنشون میرسید

بگذریم از اینکه چقدر حرف زدن

هیئت مدیره کلی از کارهایی که کرده بودن گفت

از اینکه وقتی وزیر مسکن اومده بازدید یکی از پروژه هاشون

ازبس سورپریز شده که فکش چسبیده زمین

اینها هم هی از پیشرفتشون در مسکن مهر گفتن

اینکه همه هاج وواج موندن چطور کارا پیش میره

اونجوری که طرف از تعداد پروژه هایه افتتاح شده میگفت با

یه حساب سرانگشتی هم میشد فهمیدکه کلی واحد اضافه آوردیم که باید

فعلاخالی بمونن تا موج جدیدی که عموی عاقلمون جهت افزایش نسلمون

براه انداخته برسه بلکه بتونیم تعدادیشون رو پر کنیم

شاید بشه موقتا این اتاقها رو در اختیار برادرانی که

عمو کیا http://javgiriat.persianblog.ir/  قرار داد جهت آرامش در مهرورزی

آخه مهرورزی بدون آرامش کشکه

حاشیه ها زیاد شد یه بار سرفرصت باید از محاسن مسکن مهر بگم

آخه از نزدیک حسابی باهاش درگیر بودم وبا گوشت واستخون درکش کردم

بالاخره بعد از کلی حرافی که باید منتج به کسب رای میشد

وقت شام شد(جاتون خالی)

بحثم رو این قسمت ماجراست

شام خییییییییییییلییییییییییییییی مفصل بود 

 

 

 

 

شاید 10 مدل غذا با یه عالمه دسر و....

آخه چرا؟

اینها که همه افراد پولداری بودن

هرروز از این غذاها میخورن شاید بهترش رو

چرا نباید یه نوع غذا سرو بشه؟ 

 

 

هزینشو بدن به یه موسسه خیریه

آخه واسه کی میخواستن خودنمایی کنن؟اونجا همه از یه جنس بودن

با اون همه غذا میشد یه عالمه گرسنه رو سیر کرد

این افکار که اومد تو ذهنم راه گلوم بسته شد

نمیدونم شاید هم زیاد خورده بودم

یه کاری که جدیدا بعضیا انجام میدن وحشتناک به دلم نشسته

بعضیا هزینه مراسم ختم(ایشالله واسه هیچ کدومتون پیش نیاد)

رو میدن به مراکز خیریه

ثوابش دو طرفست

هم واسه زنده ها هم واسه اموات

مگه واسه عروسیها نمیشه یه نوع  غذا داد؟

بالاخره که همه میخوان ایراد بگیرن

پس فرقی نمیکنه

ای بابا منم شدم مثل این .....ها

فقط دارم موعظه میکنم 

 

فکر کنم این داستان ادامه دارد 

پی قول نوشت:به خودم قول میدم از خودم شروع کنم

پی آگهی نوشت:از همینجا به همه دوستان اعلام میکنم از این به بعد

خونه ما از شام خبری نیست.چی؟؟؟؟خبری نیست 

 

 

نظرات 10 + ارسال نظر
شیوا دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:52 ب.ظ http://shiva.blogsky.com

ای بابا با زبون بی زبونی گقتی هیچکی و واسه شام دعوت نمی کنی
حالا اگر سر زده اومد چی بهش شام نمیدی ؟

نه بابا دیگه اینقدرم خسیس نیستم
فقط گفتم مهمون حساب کار دستش بیاد
درضمن میتونید ناهار تشزیف بیارید اونموقع با ۱۰ نوع غذا در خدمتتونیم
قدم شما روی چشم

علیرضا دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:53 ب.ظ http://www.only-abadan.persianblog.ir

سلام قلم بسیار روونی داری امیدوارم همیشه موفق باشی . اگه وقت کردی به منم سرکی بزن

ممنون از نظر لطفت واز حضورت

مهربان دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:57 ب.ظ http://mehrabanam.blogsky.com/

غذای ختم دادن که دیگه خیلی زور داره
نه دیگه یارو زنده است که قدر بدونه یا ازت تشکر کنه
نه بعدا می تونه بره خونه اینهایی که غذاشو خوردن عوضش غذا بخور
نه؟
خلاصه همون سوسیس بندری تون هم کنسل کردید برای مهمونا

مهربان دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:59 ب.ظ http://mehrabanam.blogsky.com/

من شما رو لینک کردم
ما تازه کاریم باید همدیگه رو حمایت کنیم
اصلا ما هم دیگه شام به مهمونا نمی دیم
خوبه حمایتم؟

آره بازم تو عروسی یه امیدی هست که فردا پاتختی جبران بشه
شما و کیا که مهمون نیستید
شما صاحب خونه اید
سوسیس بندری رو هم زدید تو سرموناااااا
بد بود به فکر کیا بودیم؟
از حمایتتون هم متشکر
غصه نخورید ما هم راه میفتیم

خانم هویج دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:51 ب.ظ http://hawijfamily.danagig.ir

سلام
مرسی به من سر زدین و قابل دونستین و نظر دادین.
من همیشه به همه میگم مهمونی با یه مدل غذا هم میگذره. اما حرف گوش نمیدن که. حتما باید صد مدل باشه و صدتا دسر باشه و صدتا سالاد و اینا تا چشم و هم چشمی ها حتما رعایت بشه.
خونه ی منم از شام خبری نیست

ممنون از اینکه به من سرزدید
باید از خودمون شروع کنیم تا بقیه هم بپذیرن
خونتون شام خبری نیست نکنه به رژیم ربط داره؟
منکه شام توپ میخورم

کیامهر دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:15 ب.ظ http://mehrabanam.blogsky.com/

میگم مرفه بی دردی میگی نه
بیا
دشت بهشت که میری
اونهمه شام که می خوری
ماشین اونجوری و خونه اونجوری که داری
دیگه پز پابرهنه ها رو نیا جون امواتت
بیا یه کم به ما مهرورزی کن شاید ما هم به یه جایی رسیدیم

حالا هرکی ندونه فکر میکنه ما کی هستیم
همون از این چیزا ندیده بودم که دیشب معدم هنگ کرده بود

کیامهر دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:16 ب.ظ http://www.javgiriat.persianblog.ir/

حالا یه بندری دادیدا
دیگه چرا شام رو حذفش می کنی برادر؟

بیا ودرستش کن حالا یه بار بندری دادیما
مثل اینکه تا ما رو به رقص بندری وادار نکنی بیخیال نمیشیا
پس بگو چرا اینقدر از مهرورزی مینویسی

کاغذ کاهی(نازگل) پنج‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:13 ق.ظ http://kooche2.blogfa.com

چه معنی داره سفره افطار میذاری ادم هوس آش رشته میکنه ؟؟؟؟

خیلی روشها هست که آدمها میتونن جلوی اسراف رو بگیرن ... اگه همه رعایت میکردن و پول بریز و بپاشها را میدادن فقرا .. اینقدر اختلاف طبقاتی زیاد نمیشد ...!

خوب یکم از آش میل میکردید
ای امان از چشم وهمچشمی

یک روح پنج‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:53 ب.ظ http://arvah-sokot.blogfa.com

کیامهر کجایی دوستت دیگه نمی خواد شام بده؟؟!!!

اون شوخی بود جدی نگیر

زهرا دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:19 ب.ظ http://hamnafas-zahra.blogsky.com

salam.
nazaretoono too weblogam didam
mamnoonam azatoon
webloge shoma ham besyar zibast.
zibatar ham mishe
movafagh bashid

ممنون از حضورتون و نظرتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد