خیلی شنیدم که میگن:
روزگار نامرد شده
دوره زمونه بدی شده
این مملکت دیگه جای زندگی نیست
راستی مقصر کیه؟
ما یا دنیا؟
یه داستان کوتاهی خوندم حسابی فکرم رو مشغول کرد:
کودکی از پدرش که سرش شلوغ بود خواست باهاش بازی کنه
پدر که حوصله نداشت وداشت روزنامه میخوند تکه ای از روزنامه
را که نقشه جهان بود چند تیکه کرد وبه فرزندش دادو گفت:
برو اینو درست کن
کودک پس از مدت کوتاهی پیش پدر برگشت وگفت درست شد
پدر تعجب کرد وپرسید نقشه جهان رو از کجا بلد بودی؟
کودک در جواب گفت من نقشه رو بلد نیستم عکس آقایی که پشت
برگه بود رو درست کردم
برای ساختن جهان باید آدمها رو ساخت
براستی مگه دنیا بجز اینکه همه شرایط آسایش وآرامش در اون
فراهم شده چیز دیگه ایه؟
این ما هستیم که به اون روح میدیم
میتونه یه روح خبیث باشه یا روح خوب
پس کارهایه خودمون رو گردن دنیا نندازیم
اگه میگیم این مملکت جایه زندگی نیست خودمون خرابش کردیم
پس خودمون باید بسازیمش.
من خودم گاهی اوقات خیلی از رانندگی هموطنامون انتقاد میکنم
ولی اکثر اوقات خودم از همه بدترم
خودم از دروغگویی مردم مینالم ولی اگه پا بده دروغ میگم
برای ساختن کشور باید همه خودشون رو بسازن
نتیجه: لازم نیست دنیا رو بسازیم، به خودمون سروسامونی بدیم
آفرین
درست گفتی دوستم
باید از خودمون شروع کنیم
کیا جان اگه تو خودت رو درست کنی من قول میدم همه مشکلات بشریت حل بشه
واقعا راست میگی...............
من که از خودم مطمئنم ! بقیه هم خوب بشن دیگه همه چی حله.
چه داستان جالبی